هند یکی از بزرگترین دموکراسیهای جهان است که در طی چند دهه گذشته با تهدیداتی از خارج و داخل روبرو بوده است که حیات ملی و نیز تمامیت ارضی آن را با خطر مواجهه نمودهاند. جنگهای هند با چین و پاکستان و نیز خطر تروریسم باعث شد تا تصمیمگیرندگان هندی مجبور به دور شدن از اصول عدم تعهد و رویآوردن به یک بینش واقعگرایانه شوند و لازمه حفظ حاکمیت و استقلال خود را داشتن یک استراتژی امنیتی- نظامی کارآمد بدانند. نگارندگان قصد دارند در این پژوهش به این مسئله که، مهمترین عوامل موثر بر شکلگیری و تحول استراتژی امنیتی- نظامی هند از 1998 تا 2010 کدامند؟ و این استراتژی بر چه اصولی استوار شده است،؟ پاسخ گویند. به نظر میرسد، دستیافتن به فناوری هستهای، تهدیدات چین و پاکستان، تهدیدات تروریستی و ژئوپلیتیک هند باعث شده تا بازدارندگی هستهای و همکاریهای امنیتی – نظامی با آمریکا و اسرائیل، محور اساسی استراتژی امنیتی- نظامی نوین هند قرار گیرد.