ایالات متحده پس از فروپاشی بلوک شرق زمینه را برای یکه تازی مناطق تحت سیطرهی شوروی و نیز سایر نقاط دنیا مهیا دید و از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و با گسترش نفوذ خود بر جمهوریهای استقلال یافته از شوروی ساماندهی و مدیریت انقلابهای مخملی و پشتیبانی از طرفداران این انقلابها و نیز گسترش ناتو تا شرق اروپا و خاورمیانه، به منافع کلان و بلندمدت خود که همان پیشگیری از نفوذ دو قدرت شرق یعنی روسیه و ایران بر منطقه بود، تا حد زیادی دست یافت. وقوع حادثهی مرکز تجارت جهانی نیز کمک شایانی به ایالات متحده کرد چراکه این حادثه به عنوان نقطهی عطف شتابدهنده برای اهدافش فراهم کرد و توانست به اسم مبارزه با تروریسم و جلوگیری از تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی، ضمن استفاده از اهرم فشار بر دو قدرت منطقه یعنی روسیه و ایران بر جریان انتقال نفت به آمریکا و همپیمانانش، این مسئله را تداوم بخشد. اما این حضور ثمرهای جز ناامنی و ناآرامیهای داخلی، از بین رفتن صلح و ثبات منطقهای، افزایش تروریسم سازمانیافته و مشکلات معیشتی در بر نداشت.