قدرت هوایی از زمان پایان جنگ جهانی دوم ابزار اصلی قدرتنمایی در آسمان بوده است. در همین راستا، بررسی مدیریت راهبردی صحنهی جنگ بدون توجه به نظریههای قدرت هوایی ممکن نیست. ریشههای مدیریت راهبردی صحنهی جنگ را در رابطه با قدرت هوایی میتوان در آثار مکتوب نظریهپردازانی چون جولیو دوهت، بیلی مایکل، جان اسمات و هاف ترند چارد جستجو کرد. نظریههای قدرت هوایی در سراسر طول تاریخ نبردهای هوایی با هدف بهرهبرداری هر چه بهتر از انعطافپذیری ذاتی تجهیزات هوایی مطرح شدهاند. بیشتر نظریههای قدرت هوایی بر فلجسازی قدرت فکری و تصمیمگیری رقیب تأکید دارند. این مقاله به بررسی معروفترین نظریه که در خصوص قدرت هوایی مطرح است، میپردازد.