در دوران بعد از جنگ سرد، شکل جدیدی از الگوهای تعامل و کنش امنیتی بین بازیگران شکل گرفته است. ایالات متحده به همراه کشورهای اروپای غربی بعد از ناکارآمدسازی تهدید کمونیسم و اتحاد شوروی، تلاش دارند تا جلوههای دیگری از تهدید را در قالب گفتمانسازی مقابله با تروریسم تولید نموده و زمینههای مقابله با چنین تهدیداتی را فراهم آورند. برخی از بازیگرانی که در دوران جنگ سرد در ائتلاف با ایالات متحده و تعارض با اهداف راهبردی اتحاد شوروی بودند، در دوران جدید به اتخاذ رویکردهای انتقادی نسبت به اهداف راهبردی و منطقهای ایالات متحده مبادرت نمودند. چنین فرایندی نشان میدهد که در سیاست بینالملل، تهدیدات و همکاریها ماهیت مرحلهای و تغییریابنده دارند. متحدان امریکا در دوران جنگ سرد که بهعنوان مجاهدین آزادی تلقی میشدند، در دوران جدید با مفاهیمی از جمله تروریسم مورد خطاب قرار گرفتند. تهدیدات دیگری نیز مورد توجه ایالات متحده قرار گرفت. گروههای ناسیونالیستی، گروههای رادیکال در خاورمیانه و برخی از کشورهای اقتدارگرا در زمرهی تهدیدات امنیتی امریکا و ناتو در قالب گفتمان تروریسم واقع شدند. به این ترتیب گفتمان مبارزه با تروریسم بخشی از راهبرد امنیتی امریکا تلقی شده، زیربنای ایدئولوژیک و گفتمانی ناتو برای انجام عملیات نظامی در حوزههای مختلف جغرافیایی را بهوجود آورد. در این مقاله فرایند برگزاری اجلاسیههای سالیانهی ناتو که در ارتباط با تولید گفتمان و ضرورتهای مقابله با تروریسم بوده مورد بررسی قرار گرفته و به موازات آن چگونگی بهکارگیری قدرت نظامی ناتو در مناطق بحرانی و براساس گفتمان مبارزه با تروریسم تبیین میشود.