رابطه‌ی ساختار سازمانی و تحول پایدار با رویکرد تفکر سیستمی

نویسنده

چکیده

تحول پایدار خواسته‌های جدیدی بر ساختاردهی سازمانی تحمیل می‌کند. این مقاله ساختار غیررسمی را به‌عنوان جنبه‌ی مهم ساختاری تعیین و بر سه بعد جدید این ساختار یعنی رابطه‌ی مبتنی بر اعتماد، رابطه‌ی تعاملی درون و برون سازمانی و رابطه‌ی عاطفی فراگیر تأکید دارد. سپس ساختار شبکه‌ای را که نوع تکامل یافته‌ای از این نوع ساختار در هزاره‌ی سوم است، مورد بررسی قرار داده است. به همین واسطه توسعه‌ی‌ساختاری درسطحی بالاترقرارگرفته‌و این سطح ازروابط ساختاری قادر است چالش‌های‌ساختاری درعصر سازمان‌های شبکه‌ای را به‌صورت روشن ترسیم کند. در ادامه، زمینه‌های پیدایش الگوی ساختار شبکه‌ای یعنی فناوری اطلاعات در محیط، اقتصاد جهانی و تکامل ساختار‌های سازمانی تشریح و با استناد و الهام از قانون مت کاف به ارزش و اثر شبکه‌ها پرداخته شده است. سپسمدلی مفهومی از انواع سازمان‌های شبکه‌ای و نوع همکاری میان سازمان‌ها ارائه گردیده است. این مدل، به سه شکل از سازمان شبکه‌ای (1- شبکه‌ای ماهواره‌ای، 2- سازمان شبکه‌ای مبتنی بر ائتلاف‌های راهبردی و 3- سازمان‌های مجازی) اشاره دارد. از این منظر، برای طراحی سازمان شبکه‌ای تغییرات مهمی در سازمان‌ها باید رخ دهد. این تغییرات غالباً نیازمند تغییر درفرهنگ‌ها، نگرش‌ها و مهارت‌هاست. برخی از تغییرات مهم عبارتند از کاهش لایه‌های مدیریت، ارتباطات بین سازمان‌ها، پاداش بدون ارتقا، تمرکز روی نتایج و تشکیل گروه‌های کاری. نتیجه این‌که یک پاردایم نوین سازمانی باید توسط سازمان‌ها اتخاذ گردد که منجر به ایجاد اشکـال نوینی از سازمان با ساختار متفاوت سازمانی گردد. این شکل جدید سازمانی، ساختار سنتی سلسله مراتبی را به آرایش شبکه‌ای تغییر می‌دهد و ساختارهای نوین نیز به نوبه‌ی خود باعث تحول سازمانی می‌گردد و این نمودار علت و معلولی بازخوران مثبتی را ایجاد می‌کند که رابطه‌ی تزایدی بین تحول سازمانی و ساختار را همواره تشدید می‌نماید.

کلیدواژه‌ها