تلاش امریکا برای تسری قواعد داخلی آن کشور به حوزه نظام بینالملل و مخالفت بازیگرانی چون کشورهای اروپایی، چین و روسیه باعث شده که این روند به سایر کشورها نیز منتقل گردیده و سطح جدیدی از تعارض در پیرامون بوجود آید و در شرایط موجود امریکا به تنهایی قادر به اتخاذ تصمیم نهایی در رابطه مسائل و موضوعات پیچیده جامعه بینالمللی نباشد. با نگاهی به روند، سطح و میزان هژمونی اقتصادی ایالات متحده در اقتصاد جهانی مشاهده خواهیم کرد که شاخصههای اقتصادی این کشور به تدریج ضعیف تر گردیده است.چالش دیگر برای هژمونی امریکا رقبای سرسخت اقتصادی آسیایی و اروپایی هستند که با امریکا رقابت جدی دارند و با توجه به شرایط موجود و بحران مالی پیش آمده، در صورت بهره برداری درست از این وضعیت میتوانند شرایط را به سود خود تغییر دهند. تاریخ ظهور بازیگران هژمون و قدرتهای سلطه گر نشان میدهد که هیچ کشوری بدون قابلیت اقتصادی نتوانسته است به قدرت هژمونیک نائل و یا بدون برخورداری و بهره گیری از قدرت اقتصادی قابل ملاحظه جهان را رهبری نموده و یا حتی یک قدرت بزرگ باقی بماند.