سیاست آموزشی در کنار سیاست تسلیحاتی و استراتژی عملیاتی، به عنوان سه رکن اساسی در سازماندهی و توان رزمی ارتش رژیم صهیونیستی بهشمار میرود. این مقاله حاوی این معناست که ارتش رژیم صهیونیستی با چه سیاست آموزشی توانستهاست سازمان رزمی برمبنای دکترین نظامی خود داشته باشد که آحاد جامعه را در آن به مشارکت وادارد و ایده یک ملت مسلح با یک سازمان نظامی ثابت و کوچک، ولی کیفی و متحرک، با قابلیت توسعه در زمان خطر را محقق سازد. این سازمان چه بخشی از نیازهای آموزشی خود را رأساً و کدام بخش را توسط سایر دانشگاهها و کشورهای خارجی تأمین مینماید. ساختار آموزشی در حوزة صف و ستاد چگونه با یکدیگر پیوند خورده و سیر آموزشی آن چگونه است. این مقاله با توجه به استراتژی امنیتی و دکترین نظامی رژیم صهیونیستی کوشیدهاست حوزة سیاست آموزشی ارتش این رژیم را، از پایینترین تا بالاترین سطح، بررسی کند و نشان دهد، که ارتش رژیم صهیونیستی از نظر آموزش و دکترین در رتبه بالایی از خوداتکایی قرار دارد و هرگز به دنبال مشاوره و هدایت کشورهای خارجی در این دو حوزه نبوده است. آنچه دربارة جنگ کمشدت و محدود و جنگ تمام عیار، در سطوح تاکتیکی و عملیاتی میداند، با آزمون و خطا کسب کرده است و این تجارب را در سازمان آموزشی خود، نهادینه ساخته است.