طی حدود یک دهه بحران در کردستان ایران، که بسیاری آن را بحران شورش نام نهادهاند، بخشهای وسیعی از سه استان غربی کشور به میدان بهرهگیری متقابل از فنون و روشهای عملیات روانی (اعم از عملیات روانی شورشگری و ضدشورشگری) تبدیل شدهبود. در آن دهه، هریک از طرفین میکوشیدند با بهرهگیری از ابزارهایی چون رادیو، اعلامیه، میتینگ، متقاعدسازی چهره به چهره، و استفاده از فنونی نظیر جوله، ایجاد اختلاف، شایعه، اعترافگیری، استفاده از عوامل و مانند آن، مردم را از گرایش به اردوگاه حریف بازدارند، روحیه و انسجام نیروهای مقابل را فروبپاشند، و روحیه، انگیزه و آمادگی برای ادامه مبارزه در نیروهای خودی را فزونی بخشند. اسناد و شواهد موجود، بیانگر اثربخشی عملیات روانی هریک از طرفین طی یک دهه شورش کردستان در ایران است. در این مقاله روشهای عملیات روانی شورشگری در شورش کردستان و میزان اثربخشی آن بهتفصیل مورد بحث قرار میگیرد.