مشروعیت‌ توسل‌ به‌ زور علیه‌ عراق از دیدگاه‌ قطعنامه‌های‌ شورای‌ امنیت‌

نویسنده

چکیده

علی‌رغم‌ مخالفتهای‌ دولتی‌ و مردمی‌ در سراسر جهان‌، سرانجام‌ ایالات‌ متحده‌ و متحدان‌ او در 19 مارس‌ سال‌ 2003 (28 اسفندماه‌ 1381) حملات‌ خویش‌ علیه‌ عراِ را آغاز کردند و سرزمین‌ این‌ کشور را به‌ اشغال‌ خویش‌ درآوردند؛ اقدامی‌ که‌ مبانی‌ حقوقی‌ بین‌المللی‌ آن‌ تا حدود زیادی‌ با اعتراض‌ سایر کشورها مواجه‌ گردید. درحالی‌ که‌ دولتهای‌ مهاجم‌، اقدام‌ خویش‌ را با اهدافی‌ همانند دفاع‌ از خود، انهدام‌ سلاحهای‌ کشتارجمعی‌، برقراری‌ دموکراسی‌، اعاده‌ صلح‌ و امنیت‌ بین‌المللی‌ و ... توجیه‌ می‌نمایند، برخی‌ دیگر حمله‌ مذکور را "جنگ‌ سلطه‌" خوانده‌اند و اغلب‌ دولتها آن‌ را مغایر با موازین‌ و مقررات‌ بین‌المللی‌ می‌دانند. در این‌ مقاله‌ صرفاً به‌ بررسی‌ مشروعیت‌ حمله‌ از زاویه‌ قطعنامه‌های‌ شورای‌ امنیت‌ پرداخته‌ شده‌است‌. توضیح‌ اینکه‌ دولتهای‌ مهاجم‌ معتقدند که‌ قطعنامه‌ 687 (1991) شورای‌ امنیت‌، در حقیقت‌ شرایط‌ آتش‌بس‌ را تعیین‌ کرده‌ بود و توقف‌ توسل‌ به‌ زور تجویزی‌ طبق‌ قطعنامه‌ 678 (1990) منوط‌ به‌ اجرای‌ تعهدات‌ عراِ طبق‌ قطعنامه‌ 687 (از جمله‌ تعهدات‌ مرتبط‌ با خلع‌ سلاح‌) بود. به‌ عبارت‌ دیگر از آنجا که‌ عراِ به‌ نقض‌ ماهوی‌ این‌ تعهد پرداخته‌ بود، آتش‌بس‌ ایجاد شده‌ به‌ موجب‌ قطعنامه‌ 687 بی‌اثر شده‌ و حق‌ توسل‌ به‌ زور قطعنامه‌ 678 مجدداً احیا گردید. مقاله‌ حاضر نشان‌ داده‌است‌ که‌ پذیرش‌ چنین‌ دیدگاهی‌ مستلزم‌ قبول‌ یک‌ برداشت‌ ابداعی‌ از قطعنامه‌های‌ شورای‌ امنیت‌ و به‌ فراموشی‌ سپردن‌ تاریخچه‌ تهیه‌ آنهاست‌. به‌ عبارت‌ دیگر، مبنایی‌ برای‌ این‌ حملات‌ در قطعنامه‌های‌ پیشین‌ شورای‌ امنیت‌ وجود ندارد.

کلیدواژه‌ها