در این مقاله نویسنده تلاش کردهاست تعریفی از ماهیت جنگ و رویکردهای متفاوتی که میتوان در این تعریف از آن بهره جست، ارائه نماید. در بیان تعریف از جنگ و اصول جنگ نقاط قوت و ضعف هر یک از رویکردهای عملگرایی، تجربهگرایی، عقلگرایی، جبرگرایی و رفتارگرایی مورد بررسی قرار گرفته است. سطوح مختلف جنگ به عنوان فرآیندی که از اهداف یک کشور شروع و به تاکتیکهای به کار رفته در میدان جنگ برای دستیابی به اهداف، ختم میشود. نویسنده در این مقاله این فرآیند را به عنوان یک سلسله اهداف و روشهای متوالی که از بالا به پایین و بالعکس در تعامل منطقی هستند، تعریف میکند. در پایان شرایط فرماندهان نظامی که هدایت و رهبری جنگ را برعهده دارند از دیدگاه رویکردهای متفاوت بیان میشود. نویسنده در این مقاله چنین نتیجهگیری کردهاست که با توجه به ماهیت خاص جنگ و اشتراک اصول جنگ انگلیس، آمریکا و شوروی، باید به جنگ رویکردی "بهگزینانه" یا ترکیبی از رویکردهای مختلف در علوم مختلف داشت و این در واقع مسیری است که حرفه فرماندهی و اجرای جنگ باید به آن سو حرکت کند.