این مقاله به بحث و بررسی در مورد روند اجرایی شدن یک طرح عملیاتی در سیستم نظامی آمریکا میپردازد، و این روند را از جنبههای مختلفی (تهیه طرح توسط ردههای مختلف نظامی) مورد مداقه قرار میدهد و طرحهایی که قرار است در سطح یک صحنة عملیات منطقهای و یا جهانی اجرا گردد، را کالبدشکافی کرده و تنگناهای اجرایی آن را بیان نموده و در بعضی از مناطق راههای برطرف نمودن این تنگناها را که وجود دارد، پیشنهاد و ارائه مینماید. نویسنده مقاله اجرای طرحهای صحنة عملیات را برای ایالات متحده از بعضی جنبهها دارای فایده میداند و در بعضی موارد آنها را کاری بیهوده دانسته که هیچ ثمری برای بالابردن پرستیژ آمریکا در جهان ندارد و فقط به عنوان کاری که هزینههای نظامی ایالات متحده را افزایش میدهد عنوان کردهاست. مقاله در پایان به این نتیجه نسبی رسیده که در استراتژی امنیت ملی ایالات متحده، درگیری اصل بنیادین به شمار میآید و در اجرای این استراتژی نیروهای مسلح آمریکا همچنان نقش محور را ایفا خواهند کرد و تعهد آمریکا نسبت به متحدین خودش افزایش خواهد یافت، لذا لازم است در این طرحها بازنگریهای جامعی برای کاربردی شدن آنها صورت گیرد، در غیر این صورت این طرحها چیزی فراتر از گزارشهای بوروکراتیک و بیثمر نخواهند بود و اهداف امنیت ملی آمریکا را پشتیبانی نخواهد کرد.