یک فضا و گسترهی جغرافیایی را که مشتمل بر حداکثر میزان تشابه، تجانس و یکپارچگی از نظر عوامل و پدیدههای طبیعی یا انسانی باشد، «منطقهی جغرافیایی» میگویند. مفهوم منطقه در جغرافیای سیاسی دارای اهمیت فراوان بوده و به مجموعهای از کشورها که دارای بیشترین عوامل مشابه و پیونددهندهی طبیعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باشند، گفته میشود؛ بهگونهای که این عوامل پیونددهنده بتوانند آن منطقه را از سایر محیطها و مناطق متمایز نمایند. در مقالهی حاضر ضمن ملاحظهی ویژگیهای جغرافیایی مفهوم «اُمالقُری» که مفهومی قرآنی و اسلامی بهشمار میرود، تلاش شده است تا این مفهوم بر معنای منطقه و نظام منطقهای در جغرافیای سیاسی تطبیق داده شده و به منزلهی یک چارچوب منطقهگرایی و نظام منطقهای با شاخصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قلمداد گردد.
بنابراین، روش تحقیق در این مقاله، توصیفی و تحلیل از نوع کیفی بوده و به شیوهی مطالعهی کتابخانهای از کتب، نشریات و مقالات تخصصی استفاده شده است. سؤال تحقیق عبارت است از اینکه «آیا میتوان اُمالقُری را بهعنوان الگو و مبنای منطقهگرایی قلمداد کرد؟» و فرضیهی تحقیق نیز با عنایت به ویژگیهای جغرافیایی، اُمالقُرای اسلامی میتواند به مثابه یک نظام و مبنای همگرایی منطقهای بهشمار آید.