این روزها در ادبیات و بیانات مقام معظم رهبری عناوینی چون "پروژهی نفوذ" به وفور قابل مشاهده و پیگیری است و بارها به این پروژهی خطرناک دشمن اشاره داشتند و فرمودند: مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره دارند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند. پروژهی نفوذ، حملهی همهجانبه، سازماندهیشده و یک اقدام برنامهریزیشده، سازمانیافته و بسیار هنرمندانه، فتنهآمیز و خلط کلمهی حق با کلمهی باطل و تبدیل نقاط قوت به ضعف است، در طراحی نفوذ، دشمن بهصورت دوست جلوه میکند و حقیقت را به شکل باطل و باطل را در لباس حق نشان میدهد، و از نقاطی که مردم قدرت تحلیل ندارند، ضربه میزند. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی ذهنیت افراد نسبت به پروژهی نفوذ دشمن به داخل کشور میباشد.
چارچوب فلسفی این پژوهش از نوع پارادایم تفسیری- اثباتگرایی است و از لحاظ جهتگیری در دستهی پژوهشهای کاربردی قرارمیگیرد. شناسایی ذهنیت این پژوهش را به پارادایم تفسیری نزدیک میکند و به سبب بهکارگیری روش تحلیل عاملی اکتشافی، به پارادایم اثباتگرایی نزدیک میشود که از راهبرد همبستگی استفاده میکند. بدین ترتیب، شیوهی انجام این پژوهش از نوع ترکیبی است. در مراحل گردآوری نظرات از روش کیفی استفاده میکند و در مرحلهی کشف ذهنیتها از رویکرد کمی بهره میبرد. جامعهی آماری شامل فرماندهان ارشد یکی از مراکز نظامی به تعداد 10 نفر از فرماندهان با تجربه و آشنا با موضوع تحقیق میباشند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که این افراد نسبت به موضوع نفوذ دشمن دارای سه الگوی ذهنی میباشند که عبارتند از نفوذ فرهنگی، نفوذ اقتصادی و نفوذ سیاسی- امنیتی.