ترکیه کشوری با اهمیت ژئوژلیتیک و ژئواستراتژیک است که تا پیش از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه توجه چندانی به غربآسیا (خاورمیانه) نداشت، اما با به قدرت رسیدن این حزب و در راستای دکترین عمق راهبردی و سیاست تنش صفر با همسایگان نقش فعالی را در منطقه ایفا نمود. علیرغم تلاش برای به صفر رساندن مشکلات با همسایگان، پس از شروع بحران در سوریه، ترکیه موضعی پیچیده از میانجیگری تا حمایت از مخالفان و تلاش برای سقوط بشار اسد را اتخاذ نمود.
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی رفتارشناسی ترکیه در قبال بحران سوریه در پرتو دکترین عمق راهبردی است. یافتههای این پژوهش سه نوع رفتار میانجیگری، تلاش برای ایجاد کمربند اخوانی و قرار گرفتن در پازل غرب برای مهار ایران و محور مقاومت را در رفتار ترکیه برای افزایش عمق راهبردی خود تبیین میکند.