سخن سردبیر

نویسنده

تهران دانشگاه امام حسین (ع)

چکیده

هرجا که قابلیتی پدید می‌آید هم تهاجم و تدافعی بر آن متصور است هر قابلیت جدیدی، فرصت‌ها و تهدیدات خاص خود را توأمان خلق و در ذات خود جذب می‌کند. شکوهمند انقلاب اسلامی ایران به مثابه قابلیتی شگرف در پیشرانی ایران و جهان اسلام، مصداق روشنی برای تأیید این اصل در عرصه‌ی تعاملات نظام بین‌الملل در بیش از سه دهه‌ی اخیر و آینده بوده است. این قابلیت بی‌بدیل در آغازین مرحله حرکت خود و پیش از آنی که به‌صورت نظام‌مند ساز و کار دفاعی‌اش تدبیر و ایجاد شود با سیل تهدیدات مواجه گردید. برخی از این تهدیدات مانند جنگ عراق علیه ایران در د.ران دفاع مقدس به میدان عمل ره‌یافته و برخی دیگر مانند کودتای نوژه در نطفه خفه شدند.
این توجه غالب به «کی» به‌جای «چه» مشی شناسایی، تحلیل و ارائه راه‌کار مقابله با تهدیدات را در نظام اسلامی رقم زده است، به‌طوری که شاید در چارچوب نظری رویکردهای امنیتی به‌توان این نوع نگرش را نوعی «تهدید محوری» عنوان کرد. تهدید محوری در مقاطعی به شکل نسبی شاید پاسخگوی تهدید معینی بوده، لیکن در مواجه با طیف تهدیدات نوظهور و چندگانه و چندلایه، اذت عامل خود را مستعد غافلگیری‌های اهبردی نماید.
این که با «چه» می‌توان منافع و قابلیت‌های موجود و در حال خلق را در برابر طیف تهدیدات شناخته‌شده و ناشناخته‌ی آینده تأمین و ضمانت کرد، در مرتبه‌ی نخست مرهون شناخت اهداف، آرمان‌ها، ارزش‌ها و منافع کلانی است که به‌وجود آورده‌ایم و یا می‌خواهیم به‌وجود آوریم. چنانچه تحقق تمدن اسلامی هدف نظام اسلامی است، این «دکترین دفاعی جهان اسلام» است که باید دستور کار قرار گرفته، گفتمان‌سازی شود، چنانچه حفاظت از «انقلاب اسلامی» و تأمین ارزش‌ها و منافع آن مورد نظر است؛ این دکترین دفاعی انقالب اسلامی است که در برگیرنده‌ی طیف قابلیت‌ها و تهدیدات موجود و آینده‌ی انقلاب می‌باشد و چنانچه دکترین دفاعی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ضامن تأمین دستاوردهای انقلاب اسلامی است هم افق با این سطح تهدیدات طبقه‌بندی و الویت‌بندی و تحلیل پذیرند. به عبارت دیگر، این سطح و هدف دفاع است که قابلیت‌های موجود و متصور بر هدف را معین و در نهایت امکان طرح‌ریزی دفاعی یا تهاجمی را فراهم می‌سازد.

کلیدواژه‌ها