قلمروسازی و عمق افزایی راهبردی انقلاب اسلامی در شبه قاره هند(مطالعه موردی: شیعیان شبه قاره هند با تاکید بر هند و پاکستان)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مربی و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور ایران

2 دانشجوی دکتری،جغرافیای سیاسی نظامی، دانشگاه جامع امام حسین

چکیده

ججمهوری اسلامی ایران از انقلاب سال 57 تا کنون با تاکید بر ایدئولوژی اسلامی به منظور تقویت جایگاه کشورمان در معادلات قدرت در صحنه سیاست جهانی، به گسترش حوزه نفوذ ایدئولوژیک خود در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای پرداخته است. با توجه به اهمیت ژئواستراتژیک شبه قاره هند در روابط ژئوپلیتیک قدرت های جهانی و وجود جمعیت بالای مسلمان، بخصوص شیعیان و بسترهای مشترک فرهنگی وتاریخی در جغرافیای سیاسی این منطقه لزوم بررسی فرصت های موجود در آن برای عمق بخشی خارجی انقلاب اسلامی انکارناپذیر است. بنابراین پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به اسناد و منابع کتابخانه ای موجود به بررسی این فرض که شیعیان شبه قاره هند(تاکید بر هند و پاکستان) به عنوان یکی از فرصت های عمق بخشی انقلاب اسلامی ایران می باشند پرداخته و ظرفیت ها، بسترها و زمینه های مشترک و مساعد این منطقه برای قلمروسازی و عمق بخشی انقلاب اسلامی را مورد توجه قرارداده است. نتایج پزوهش حاضر نشان داد که تجانس دینی و در برگیری بزرگترین اقلیت شیعیان در این منطقه، همچنین حضور شیعیان مهاجر ایرانی ، الگو بودن ایران در زمینه استکبار ستیزی و مستضعف نوازی، وجود ظرفیت فلسطین برای همگرایی در کنار سایر بسترها از جمله زبان و فرهنگ مشترک و شکل گیری نهادها و سازمان های مختلف, بسترهای مساعدی را برای جمهوری اسلامی ایران در این زمینه مهیا مینماید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The strategic deepening of Iran's Islamic revolution in the Indian subcontinent (case study: Shiites of the Indian subcontinent with an emphasis on India and Pakistan)

نویسندگان [English]

  • masuod abdi 1
  • ali abolkhani 2
1 Instructor and faculty member, Department of Political Science, Faculty of Social Sciences, Payam Noor University, Iran
2 Doctoral student, military political geography, Imam Hossein University
چکیده [English]

ince the revolution of 1957, the Islamic Republic of Iran has emphasized Islamic ideology in order to strengthen the position of our country in the power equation in the world politics scene. Considering the geostrategic importance of the Indian subcontinent in the geopolitical relations of world powers and the presence of a large Muslim population, especially Shiites, and the common cultural and historical bases in the political geography of this region, it is undeniable that it is necessary to investigate the opportunities available in it for deepening the Islamic revolution. Therefore, the present study, using a descriptive-analytical method and referring to the available documents and library sources, investigates the assumption that the Shiites of the Indian subcontinent (emphasis on India and Pakistan) are one of the opportunities for deepening the Islamic Revolution of Iran and the capacity has paid attention to the common and favorable bases and contexts of this region for territorialization and deepening of the Islamic Revolution. The results of the present study showed that the religious homogeneity and inclusion of the largest minority of Shiites in this region, as well as the presence of Iranian immigrant Shiites, Iran's role as a model in the field of anti-arrogance and favoritism, the existence of Palestine's capacity for convergence along with other platforms such as common language and culture And the formation of various institutions and organizations provides favorable platforms for the Islamic Republic of Iran in this field.

کلیدواژه‌ها [English]

  • strategic depth
  • Islamic Republic of Iran
  • Territorialization
  • Indian subcontinent