هدف مقالهی حاضر، بررسی و تبیین رویکرد نظامی و مبارزاتی تروریسم در دو سطح راهبردی و تاکتیکی میباشد. فرضیهی اصلی این است که مبارزات تروریستی (دشمن بدون مرز)، معطوف به «دفاع راهبردی» و «حملهی تاکتیکی» میباشد. استدلال میشود که متخاصمان بسیار ضعیفی چون پارتیزانها و تروریستها آنقدر ضعیفاند که نمیتوانند اهداف راهبردی را تأمین نموده و به پیروزی قاطع در جنگ دست یابند. بنابراین، آنها باید دفاع راهبردی را اتخاذ کنند؛ یعنی با این هدف راهبردی که از نابودی قطعی و کاملشان توسط دشمن جلوگیری نمایند. در عین حال آنها قادر به انجام حملات تاکتیکی هستند، به عبارت دقیقتر از طریق کسب پیروزیهای نظامی تاکتیکی درصدد افزایش هزینهی تلاش دشمن و در نهایت از پای درآوردن نیروی اخلاقی (ارادهی جنگیدن) و نیروی فیزیکی (تسلیحات) دشمن خود میباشند، تا بلکه سرانجام به قوای کافی (یعنی دستیابی به تسلیحات نامتعارف راهبردی کشتار جمعی و هستهای) برای انجام یک حمله راهبردی دست یابند. بنابراین، اینکه مبازرات تروریستی چگونه منجر به کسب پیروزیهای نظامی تاکتیکی میشود؟ و گروههای تروریستی چگونه از نابودی قطعی و کاملشان جلوگیری به عمل میآورند؟ از زمرهی سؤالات مورد توجه این مقاله میباشد. در ضمن روش تحقیق، توصیفی- تبیینی با استفاده ترکیبی حوزهها و مفاهیم مطالعات راهبردی و دفاعی و همچنین استفاده از منابع روزآمد و معتبر در دو فضای کتابخانهای و دیجیتالی میباشد.