با گذشت عصر صنعتی و ظهور عصر اطلاعات، فهم و دانش بشر از ماده عبور کرده و به مؤلفههای فرامادی جنگ معطوف شده است. تأثیر (به عنوان یک امر کیفی) در مقابل تخریب (به عنوان یک امر کمّی) از مهمترین مؤلفههای فرامادی جنگ آینده است. هر چند درک مفهوم تأثیر میان همهی بازیگران صحنهی جنگ مشترک است، اما آنها به هیچ وجه نسخهی واحدی از عملیات تأثیرمحور (به عنوان الگوی عینیتیافتهی نبرد ناهمتراز) ارائه نمیکنند. چنانچه در این مقاله خواهیم خواند، در حال حاضر دو نسخهی متفاوت از رویکرد تأثیرمحور موجود است که تا حدی تز و آنتیتز یکدیگر محسوب میشوند: عملیات تأثیرمحور مبتنی بر فناوری و عملیات تأثیرمحور مبتنی بر نیروهای مردمی. نکته مهم اینکه هیچ یک از این دو نسخه برتری ذاتی نسبت به یکدیگر ندارند و ملاک کارایی هر یک به میزان تغییر رفتار ایجاد شده در طرف مقابل مرتبط میباشد. این امر نویدی است برای بازیگران کم بضاعتی که میکوشند ضعف فناورانهی خود را با تکیه بر قابلیتهای بیبدیل نیروهای مردمی (بعد انسانی جنگ) جبران کنند و نسخهی موفقی از عملیات تأثیرمحور ارائه دهند.