جایگاه سیاست در اقتدار ملی از دیدگاه علی(ع)

نویسنده

چکیده

میزان اقتدار ملی مهم‌ترین شاخص ارزیابی توانمندی کشورها شمرده می‌شود و مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی از عوامل اثرگذار در آن می‌باشند  که در بهترین وضعیت بین این عوامل تعامل هم‌افزایی برقرار می‌شود، سؤال اساسی در این تعامل این است که چه عواملی نقش اساسی و پایه‌ای دارد و در توسعه کشور دولت مردان به کدامین مؤلفه باید بیشترین نقش را داده و در توسعه عناصر آن سرمایه‌گذاری نمایند؟ برای افزایش قدرت و اقتدار ملی به کدامین مؤلفه باید اولویت سرمایه‌گذاری و توسعه داد؟ و با چه روشی می‌توان اولویت بین آنها را تعیین کرد؟با توجه به ویژگی جمهوری اسلامی و الگوی زمامداری آن، دولت‌مردان در سرمایه‌گذاری به کدامین مؤلفه باید اولویت دهند؟ و جایگاه سیاست در این تعامل چگونه باید باشد؟ و سیاست چه ارتباط منطقی می‌تواند با دیگر مؤلفه‌ها داشته باشد؟ تحلیل محتوا در خطبه‌‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار باقی مانده از امیرالمومنین(ع) گویای این حقیقت شد که حضرت علی(ع) در مدت زمامداری (الگوی حکومت جمهوری اسلامی ایران) به مؤلفه فرهنگ اولویت بیشتری می‌دادند و اولویت‌دهی ایشان به معنای توسعه و تعمیق مبانی نظری و ارزشی در مؤلفه‌های دیگر قدرت و اقتدار ملی می‌بود به طوری که رفتارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی امیرالمومنین(ع) در دوره زمامداری بر پایه عناصر خدا محوری، واقع‌بینی، حق مداری، کمال‌جویی و انسان محوری شکل، هویت و جهت می‌گرفت. سیاست نیز از این قاعده مستثنی نبود بلکه دستورات، تصمیم‌ها و رفتارهای سیاسی و حکومتی امام(ع) از مبانی فوق نشأت گرفته و هویت و جهت می‌یافت و اصول انسانی، خاستگاه سیاست و مقوم ارزش آن است، تا جایی که هرگونه تلاش سیاسی خارج از این چارچوپ، پیروی از هوا و هوس، و زیان و خسران تلقی می‌شود. این مقاله به پشتوانه پژوهش و تحلیل محتوای نهج‌البلاغه تهیه شده است.

کلیدواژه‌ها