تهران، سعادت آباد، بلوار فرحزادی، میدان کتاب، خ کوهستان، کوچه گل آذین، بن بست اول، پلاک 1، طبقه سوم
چکیده
اگرچه بیشتر پژوهشگران حوزه گسترش هستهای، آنارشی در سیستم بینالملل و تهدیدات محیطی را بهعنوان اصلیترین انگیزه دولتها در تلاش برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی مدنظر قرار میدهند؛ با این حال، در پاسخ به این پرسش که «چگونه تهدیدات امنیتی بر تصمیم دولتها به اشاعه تأثیر میگذارد؟»، چارچوب تحلیلی منسجمی در دست نداریم.
از اینرو، مقاله حاضر، چارچوبی تحلیلی ارائه میدهد که با بررسی سه متغیر «سطح تهدیدات محیطی»، «قدرت نسبی کشور اشاعهگر» و «ضمانت امنیتی موثق»، نحوه کنش متقابل راهبردی این سه متغیر و برآیند تأثیر آن بر وضعیت هستهای کشور اشاعهگر مورد بررسی قرار میگیرد. در پاسخ به این پرسش که «چرا برخی کشورها علیرغم مواجهه با تهدیدات امنیتی مخاطرهآمیز، از اقدام در راستای هستهای شدن اجتناب میکنند؟»، این فرضیه مطرح میشود که کشور اشاعهگری که از حمایت متحد هستهای متعهد (استقرار تسلیحات هستهای خارجی در خاک کشور اشاعهگر) برخوردار است، انگیزهای برای هستهای شدن ندارد که این چارچوب تحلیلی پیشنهادی با استفاده از الگوهای تاریخی توسعه هستهای آزموده میشود.